يك گراشي توي روزنامه شرق
شرق بامحمدرضا درويشي مصاحبه كرده، مثل اين كه اين درويشي پدرش گراشيه ولي تا حالا اين طرفا نيموده يا اگه
اومده جوري نبوده كه كسي بدونه واقعاً حيفه كه اين جور كسا رو داشته باشيم و نتونيم ازشون استفاده كنيم. همين كه توي تهران و شهرهاي ديگه بدونن اين طرف گراشيه ميتونه اسم گراش رو بيشتر از خيلي كاراي ديگه مطرح كنه. ميبينيد چه طوري لاريها احمد پژمان رو توي بوق ميكنن. ميدن آهنگ كنگره سيد عبدالحسين رو بسازه و خلاصه يادش ميارن كه هنوز لاريه. اما شده ما يكبار به محمدرضا درويشي به عنوان يك گراشي سلام بكنيم. تقدير نخواستيم اين آدم خودش خودشو ساخته رفته دنبال اون چيزي كه ميخواسته ما هم بخواهيم يادش بياريم گراشيه به جايي برنميخوره اين همون فرصتهاييه كه از دست ميره. فردا ميگيم چرا گراش رو كسي نميدونه كدوم خراب شدهاس . گراش همون خراب شدهاس كه آدمها توش حساب نميشن. شهر بي صاحبيه اينجا
3 Comments:
اين هم وبلاگش كه آذين پيدا كرده ولي خوب چيز به درد بخوري نداره كاش موسيقيهاي نواحي رو گذاشته بود.
http://www.darvishi.com/
سلام همشهریای بیصاحاب!
میگم این یارو خودش میخوات تافته جدا بافته باشه حتما.
ماها چرا کنه بشیم؟
خیلی احساس بیصاحابی کردین یه رو دعوتش کنین بیات دیگه.
آذین
سلام.اين لاريها از لار به طرف پليس راه بيشتر زمينها رو خريدن.درست همون كاري كه اسراييل با فلسطين كرد.بزرگتراي ما اگر بخوان همينطور بشينن و نگاه كنن آخرش جنگ چريكي راه مي افته ها..
ارسال یک نظر
<< Home