باران و مورچهها
اين چند روز دو دوره باران حسابي باريده، يک بار نتوانستم توي خانه گير کنم و با موتور زدم به خيابان توي باران چسبيد واقعاً چسبيد انرژيام تا دو روز تخليه بود. تنها چيزي که عيش را منقص ميکرد اين عينک لعنتي بود. هميشه با آدمهاي عينکي از جمله خودم مشکل داشتهام
خيس که آمدم خانه همانطور که مادرم پيشبيني کرده بود باران با آمدن من تمام شد. بعد ديدم خيابانمان شلوغ شده خيلي بيشتر از شبهاي عادي ماشين و موتورها ويراژ ميدادند و آب ميپاشيدند اين ور و آن ور، هميشه بعد از باران وقتي آدمها را توي خيابان ميبينم به ياد مورچهها ميافتم که بعد از باران از لانه ميزنند بيرون. راستاش نميدانم آدم دنبال چه چيز بعد از باران ميزند بيرون اما من خودم بيشتر زمان باران باريدن را دوست دارم. حس رمانتيک يا شاعرانه نيست. بيشتر هيجان و شيطنت است. در روزگار بچگی با اولين قطرات باران لباس را در ميآورديم و ميپريديم توي حوض هنوز هم توي باران دلتنگ گرماي حوض ميشوم. تنها سرت بيرون باشد و باران بخورد روي سرت.
بعضي معتقدند ما به دليل زندگي در مناطق خشک دچار عقده آب هستيم تا جايي کمي آب ميبينيم کنترل خود را از دست ميدهيم. راستاش نميدانم اين حرف چقدر درست است. اما من وقت باران دو چيز را خيلي دوست ميداروم (با لهجه شيرازي بخوانيد) يکي دويدن پياده يا با موتور! زير باران و از آن بيشتر خوابيدن. هاي ميچسبه خوابيدن. خدا بهتون در اين زمينه توفيق بده
خيس که آمدم خانه همانطور که مادرم پيشبيني کرده بود باران با آمدن من تمام شد. بعد ديدم خيابانمان شلوغ شده خيلي بيشتر از شبهاي عادي ماشين و موتورها ويراژ ميدادند و آب ميپاشيدند اين ور و آن ور، هميشه بعد از باران وقتي آدمها را توي خيابان ميبينم به ياد مورچهها ميافتم که بعد از باران از لانه ميزنند بيرون. راستاش نميدانم آدم دنبال چه چيز بعد از باران ميزند بيرون اما من خودم بيشتر زمان باران باريدن را دوست دارم. حس رمانتيک يا شاعرانه نيست. بيشتر هيجان و شيطنت است. در روزگار بچگی با اولين قطرات باران لباس را در ميآورديم و ميپريديم توي حوض هنوز هم توي باران دلتنگ گرماي حوض ميشوم. تنها سرت بيرون باشد و باران بخورد روي سرت.
بعضي معتقدند ما به دليل زندگي در مناطق خشک دچار عقده آب هستيم تا جايي کمي آب ميبينيم کنترل خود را از دست ميدهيم. راستاش نميدانم اين حرف چقدر درست است. اما من وقت باران دو چيز را خيلي دوست ميداروم (با لهجه شيرازي بخوانيد) يکي دويدن پياده يا با موتور! زير باران و از آن بيشتر خوابيدن. هاي ميچسبه خوابيدن. خدا بهتون در اين زمينه توفيق بده
5 Comments:
برادر يا خواهر گرامي خواستم بگويم تعذاذي از افراد مصرف دخانيات را نيز در هواي دلانگيز باراني بسيار دوست ميدارند
من هم با اين آقا يا خانم موافقم مصرف دخانيات حال ميده نه مخدرات كه شما دهنتون وا مونده ولي اگه اونشم گير بيات بد نيستا!
بارون واقعا قشنگه . يادمه تو دوران راهنمايي خيلي بارون مي باريد
مثل هميشه عموم با ماشين مي اومد تا منو برسونه ولي مثل موش قايم ميشدم چه باحال بود زير بارون قدم زدن و دعواي مفصل بعد اون
آقای و یا شاید آقایون جمعیت دفاع از سیگاری مقیم خانه به اطلاع میرساند هویت شما مشخص میباشد. خواهشمند است نظرات خود را به شکل شفاف بیان فرمایید. پیشاپیش از سپاس مندی شما کمال امتنان را داریم.
بازم سلام...من آقا نيستم كه گفتم مصرف دخانيات حال ميده وقت بارش بارون.دخانيات كه فقط سيگار ني.يادمه كوچيك كه بوديم تا يه نم بارون ميزد بدوبدو ميرفتيم سراغ چتر و چكمه.ولي بيچاره بچه هاي الان نميدونن چتر و چكمه واسه چي خوبه.يادش به خير روزاي بارون و بركتش
ارسال یک نظر
<< Home